- جلیف
- ظالم و ستمکار
معنی جلیف - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ترس و وهم، ترس و بیم
لشکر بسیار، کثیر
بزرگوار، بزرگ قدر، نامی از نامهای خدایتعالی
همنشین، مجالس
کمند مقود، مفسد غماز
نیرومند، بردبار، قوی
جمع جلف
جلف بودن سبکسری
روشن استوار درست مونث جلی، حقیقت امر خبر یقینی
خوگر خو گرفته یار خوگر خوگیر معتاد، دمساز دوست
هم سوگند، هم قسم
پادشاه فرمانروا، چربزبان، دره، راه کوهستانی، پیمان شکن
بزرگوار، کلان سال و محترم
هم عهد، هم پیمان، هم سوگند
زلیفن، ترس، بیم، تهدید، کینه
هم نشین، هم نشست، هم زانو، همدم
الفت گرفته، خوگرفته، یار، دوست، همدم
بدحال، ذلیل، خوار، ویژگی امر سخت و دشوار
مقابل خفیّه، واضح، آشکار، خبر مسلّم، حقیقت امر
بد حال، خوار، ذلیل، کار دشوار
گوسفند فربه
خم خرما، خم بازشده
خوی گرفته، معتاد، همدم، دوست
سبکسری