جدول جو
جدول جو

معنی جلنبری - جستجوی لغت در جدول جو

جلنبری
حالت و کیفیت جلنبر
تصویری از جلنبری
تصویر جلنبری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جلنبر
تصویر جلنبر
کسی که جامه کهنه پوشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلنبر
تصویر جلنبر
کسی که جامۀ کهنه و کثیف و پاره پاره و جل مانند در بر داشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جلنبر
تصویر جلنبر
((جُ لُ بُ))
جلمبر، آدم ژنده پوش و ژولیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جانوری
تصویر جانوری
حیوانی
فرهنگ واژه فارسی سره
عمل و شغل چلنگر ساختن چیزهای خرد آهنی از قبیل قفل کلید چفت و رزه. میخ انبر و مانند آنها، دکان چلنگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الندری
تصویر الندری
بارانک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلندری
تصویر غلندری
به شیوه کلندر، چادرتک دیرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلندری
تصویر قلندری
به شیوه کلندر، چادرتک دیرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلندری
تصویر کلندری
به شیوه کلندر، چادرتک دیرک
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به کلنجر. از مردم کلنجر اهل کلنجر، نوعی انگور سیاه و شیرین که در هرات بعمل میاید (و شاید اصل آن از کلنجر بود) : و از آن (انگور هرات) دو نوع است که در هیچ ناحیت ربع مسکون یافته نشود: یکی پرنیان و دوم کلنجری تنک پوست خرد تکس بسیار آب گویی که در او اجزاء ارضی نیست از کلنجری خوشه ای پنج من و هر دانه ای پنج در مسنگ بیاید سیاه چون قیر و شیرین چون شکر و ازش بسیار بتوان خورد بسبب مائیتی که دروست)
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به گلنار رنگ گل انار عنابی رنگ، قسمی یاقوت که رنگش بگل انار شبیه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنبری
تصویر معنبری
در تازی نیامده مندینی شاهبویی آغشتگی به عنبر عنبرین بودن: (بیضه مهر احمدی جبهتش از گشادگی روضه قدس عیسوی نکهتش از معنبری) (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلناری
تصویر گلناری
هرآنچه به رنگ گلنار بود، نوعی یاقوت که رنگش مانند گل انار می باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جانبی
تصویر جانبی
پهلویی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دلبری
تصویر دلبری
زیبائی دلربائی که صفت معشوق است، تسلی و دلنوازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنبری
تصویر زنبری
تنومند مرد، کشتی کشتی جهاز بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جانبی
تصویر جانبی
منسوب به جانب یعنی طرفی و کناری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلابی
تصویر جلابی
پروار بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلنار
تصویر جلنار
پارسی تازی گشته گلنار گلنار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنبری
تصویر عنبری
خوش بو، خوش بو و سیاه رنگ مانند عنبر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لنگری
تصویر لنگری
بشقاب چینی بسیار بزرگ، کنایه از سنگین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جلمبر
تصویر جلمبر
جلنبر، آنکه جامۀ کهنه و کثیف و پاره پاره و جل مانند در بر داشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چنبری
تصویر چنبری
مانند چنبر، به شکل چنبر، گرد،
خمیده، دارای انحنا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جلنبه
تصویر جلنبه
چوبی که جامه را در وقت شستن با آن می کوبند، چوب گازران، کدینه، کوبین، کدنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عنبری
تصویر عنبری
امبری سیاه مشکی، خوشبوی، می امبرین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلبری
تصویر دلبری
معشوقی، محبوبی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زنبری
تصویر زنبری
((زَ بَ))
کشتی، جهاز بزرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عنبری
تصویر عنبری
معطر، خوشبو، به رنگ عنبر، سیاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لنگری
تصویر لنگری
((لَ گَ))
قاب بزرگ غذاخوری با سرپوش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جلنار
تصویر جلنار
گل انار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جانبی
تصویر جانبی
Lateral, Laterally, Peripheral
دیکشنری فارسی به انگلیسی
боковой , боком , периферийный
دیکشنری فارسی به روسی
lateral, seitlich, peripher
دیکشنری فارسی به آلمانی
боковий , збоку , периферійний
دیکشنری فارسی به اوکراینی