جدول جو
جدول جو

معنی تَوقَّعَ - جستجوی لغت در جدول جو

تَوقَّعَ
پیش بینی کردن، پیش بینی
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اهدا کردن، اهدا
دیکشنری عربی به فارسی
متوقّف کردن، برای توقّف، توقّف کردن
دیکشنری عربی به فارسی
لکّه انداختن، پاشیدن
دیکشنری عربی به فارسی
ترساندن، او وحشت کرده بود، وحشت زدگی ایجاد کردن
دیکشنری عربی به فارسی
نوع دادن، نوع، تنوّع دادن
دیکشنری عربی به فارسی
امضا کردن، او افتاد
دیکشنری عربی به فارسی