جدول جو
جدول جو

معنی تَقَلَّبَ - جستجوی لغت در جدول جو

تَقَلَّبَ
نوسان داشتن، نوسان
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شگفت زده شدن، او شگفت زده شد، تعجّب کردن
دیکشنری عربی به فارسی
قاچاق کردن، طفره رفتن
دیکشنری عربی به فارسی
کارآموزی کردن، آموزش، تمرین کردن
دیکشنری عربی به فارسی
اسکی کردن، اسکیت سواری
دیکشنری عربی به فارسی
چکّه کردن، نشت
دیکشنری عربی به فارسی
بالا رفتن، پیاده روی
دیکشنری عربی به فارسی
نفوذ کردن، نفوذ، دزدیدن
دیکشنری عربی به فارسی
متعلّق بودن، او دلبسته شد
دیکشنری عربی به فارسی
کم شدن، کوچک شدن
دیکشنری عربی به فارسی
یاد گرفتن، برای یادگیری
دیکشنری عربی به فارسی
چنگال زدن، او منشعب شد
دیکشنری عربی به فارسی
ادامه دادن، پیشرفت، پیشرفت کردن، فرسوده
دیکشنری عربی به فارسی
چکیدن، چکّه کردن
دیکشنری عربی به فارسی
حرف زدن، صحبت کردن
دیکشنری عربی به فارسی
همگرا شدن، نزدیک شدن
دیکشنری عربی به فارسی
پرهیز کردن، برای جلوگیری از
دیکشنری عربی به فارسی
نوسان، بی ثباتی، هواخوٰاهی
دیکشنری عربی به فارسی