معنی تَقَلُّب
تَقَلُّب
نوسان، بی ثباتی، هواخوٰاهی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَقَلُّب
تَقَلُّص
تَقَلُّص
اِنقِباض
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَزُّب
تَحَزُّب
جانِبداری، حِزب گَرایی
دیکشنری عربی به فارسی
تَجَنُّب
تَجَنُّب
اِجتِناب، بَرایِ جِلوگیری اَز
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَلُّه
تَأَلُّه
اِلاهیَّت، خُدایی کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَلُّق
تَأَلُّق
تابِش، دِرَخشیدَن، آراستِگی
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَدُّب
تَأَدُّب
آداب، اَدَب
دیکشنری عربی به فارسی
تَخَلُّف
تَخَلُّف
عَقَب ماندِگی
دیکشنری عربی به فارسی
تَخَلُّص
تَخَلُّص
واگُذاری، خَلاص شُدَن اَز شَر
دیکشنری عربی به فارسی
تَقَارُب
تَقَارُب
هَمگَرایی، نَزدیک شُدَن، کاهِش یابَندِه
دیکشنری عربی به فارسی