جدول جو
جدول جو

معنی تسلسل - جستجوی لغت در جدول جو

تسلسل
زنجیرواری
تصویری از تسلسل
تصویر تسلسل
فرهنگ واژه فارسی سره
تسلسل
پیوسته شدن و روان شدن
تصویری از تسلسل
تصویر تسلسل
فرهنگ لغت هوشیار
تسلسل
پیوسته شدن، پی در پی شدن، به هم پیوسته بودن مانند زنجیر
تسلسل افکار: تداعی معانی
تصویری از تسلسل
تصویر تسلسل
فرهنگ فارسی عمید
تسلسل
((تَ سَ سُ))
پیوسته شدن، پشت سر هم بودن
تصویری از تسلسل
تصویر تسلسل
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متسلسل
تصویر متسلسل
زنجیروار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متسلسل
تصویر متسلسل
آب درهم پیوسته روان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسلسل
تصویر مسلسل
نوعی سلاح جنگی که پشت سرهم گلوله از آن خارج می شود، به هم پیوسته، پشت سرهم، پی در پی، پیوسته، (قید، صفت) پیچیده، (قید، صفت) به زنجیر بسته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسلسل
تصویر مسلسل
متوالی، پی در پی، پیاپی و یک ریز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسلسل
تصویر مسلسل
((مُ سَ سَ))
پیوسته، پی درپی، نوعی سلاح گرم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سلسل
تصویر سلسل
آب گوارا، می گوارا سر زنده کودک آب گوارا، شراب خوشگوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلسل
تصویر سلسل
آب روان گوارا، می خوشگوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سلسل
تصویر سلسل
((سَ سَ))
آب گوارا، شراب خوشگوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تسلسلات
تصویر تسلسلات
جمع تسلسل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسلسل افکار
تصویر تسلسل افکار
تداعی معانی، از یک معنی به معنی دیگر پی بردن، به یاد آوردن یک معنی توسط معنی دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متسلسله
تصویر متسلسله
مونث متسلسل و رشته زنجیره
فرهنگ لغت هوشیار