معنی سلسل سلسل (سَ سَ) آب شیرین و روشن و سرد و خوش که به گلو روان فروشود. (منتهی الارب) (آنندراج) : زرشک سلسل زرین و رود صلصل جی سرشک دجله روان است بر رخ بغداد. (ترجمه محاسن اصفهان ص 10). ، می نرم و روان فروشونده بگلو. (آنندراج) (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا