آب دهان، آب لزج که از دهان انسان یا حیوان خارج می شود، آب دهن، بزاق، تف، خیو، خدو، بفج برای مثال به نشکرده ببرید زن را گلو / تفو بر چنین ناشکیبا تفو (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۵) در مقام تحقیر، نفرین، سرزنش و دشنام دربارۀ کسی می گویند
آبِ دَهان، آب لزج که از دهان انسان یا حیوان خارج می شود، آبِ دَهَن، بُزاق، تُف، خیو، خَدو، بَفج برای مِثال به نشکرده ببرید زن را گلو / تفو بر چنین ناشکیبا تفو (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۵) در مقام تحقیر، نفرین، سرزنش و دشنام دربارۀ کسی می گویند
تلو تلو مثلاً حرکت بی اراده به چپ و راست مانند راه رفتن آدم مست، تلوتلو خوردن مثلاً به چپ و راست حرکت کردن، نامرتب راه رفتن در حالت مستی یا حالت ضعف و ناتوانی
تلو تلو مثلاً حرکت بی اراده به چپ و راست مانند راه رفتن آدم مست، تلوتلو خوردن مثلاً به چپ و راست حرکت کردن، نامرتب راه رفتن در حالت مستی یا حالت ضعف و ناتوانی
بندری است به آسیای صغیر و بر جنوب شرقی شبه جزیره ’کلازومن’ قرار دارد. موطن ’آناکرئون’ و یکی از دوازده شهر متحد ’ایونین’ بود. مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: به سنجاق ازمیر و در قضای سفریحصار و بر جنوب سفریحصار واقع است. نام قدیمی ناحیۀ مرکزی مشهور به ’صیغه جق’ است. در زمان قدیم شهر بزرگی بود... رجوع به ایران باستان ج 1 ص 294، 295 و ج 3 ص 2656 شود
بندری است به آسیای صغیر و بر جنوب شرقی شبه جزیره ’کلازومن’ قرار دارد. موطن ’آناکرئون’ و یکی از دوازده شهر متحد ’ایونین’ بود. مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: به سنجاق ازمیر و در قضای سفریحصار و بر جنوب سفریحصار واقع است. نام قدیمی ناحیۀ مرکزی مشهور به ’صیغه جق’ است. در زمان قدیم شهر بزرگی بود... رجوع به ایران باستان ج 1 ص 294، 295 و ج 3 ص 2656 شود