مخفف تیهو است و آن پرنده ای است شبیه به کبک، لیکن کوچکتر است از کبک. (برهان) (از آنندراج). جانوری است که گوشتش لذیذ باشد و آن را تیهو نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری). تیهو. (فرهنگ رشیدی) (ناظم الاطباء) (شرفنامۀ منیری). مخفف تیهو است و آن مرغی است معروف و گوشت آن به صفت لذت موصوف و تیهوج معرب آن است. تهاهیج جمع عربی آن است. (انجمن آرا) (از آنندراج)
به معنی تفو است که آب دهن و آب دهن انداختن باشد. (برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). انداختن آب دهن باشد و آن را تفو نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری). آب دهن که تفو نیز گویند. (فرهنگ رشیدی). تفو و تف و آب دهن و ته. (ناظم الاطباء). تس. (شرفنامۀ منیری) : تهو باد برچرخ گردون تهو که با کینه جفت است و با مهر طاق به عیسی مریم خری میدهد به کون خران میدهد صد براق. انوری (از شرفنامۀ منیری)