- بی
بر سر اسم درمی آید و معنی صفتی به آن می دهد و نفی و سلب را می رساند مثلاً بی آب، بی باک، بی بر، بیچاره، بی چون، بی خرد، بی درمان، بی درنگ، بی دریغ، بیکار، بی کران، ابیداد، ابی کرانه، (حرف اضافه) مقابل با، بدون مثلاً من بی او جایی نمی روم، بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم / زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم (حافظ - ۶۹۰)
