واژگون، کسی که بیشتر با دست چپ کار می کند، چپ دست چپه شدن: واژگون شدن، وارون شدن، کنایه از خوابیدن، چپه کردن چپه کردن: واژگون شدن، وارون شدن، کنایه از خوابیدن
واژگون، کسی که بیشتر با دست چپ کار می کند، چپ دست چپه شدن: واژگون شدن، وارون شدن، کنایه از خوابیدن، چپه کردن چپه کردن: واژگون شدن، وارون شدن، کنایه از خوابیدن
بار و اسباب سفر، جا، مکان، خانه، رخت، لباس، مال، دارایی اصل، بنیاد، در علم زیست شناسی ساقه، تنه، در علم زیست شناسی ریشه، برای مثال هر شجر باغ ز سر تا بنه / مانده ز بی برگی خود برهنه (امیرخسرو- مجمع الفرس - بنه)، در علم زیست شناسی درختچه از بنه: ازبن، از بیخ، از ریشه، از اصل
بار و اسباب سفر، جا، مکان، خانه، رخت، لباس، مال، دارایی اصل، بنیاد، در علم زیست شناسی ساقه، تنه، در علم زیست شناسی ریشه، برای مِثال هر شجر باغ ز سر تا بنه / مانده ز بی برگی خود برهنه (امیرخسرو- مجمع الفرس - بنه)، در علم زیست شناسی درختچه از بنه: ازبن، از بیخ، از ریشه، از اصل
درخت پستۀ وحشی یا سقّز که از تنۀ آن سقز، از گل و برگ آن رنگ سرخ رنگرزی و از میوۀ روغنی آن ترشی درست می کنند، بنگلک، بوگلک، بوی گلک، چاتلانقوش
درخت پستۀ وحشی یا سَقِّز که از تنۀ آن سقز، از گُل و برگ آن رنگ سرخ رنگرزی و از میوۀ روغنی آن ترشی درست می کنند، بُنگَلَک، بوگَلَک، بوی گَلَک، چاتلانقوش
اکلیل الملک، گیاهی با برگ های بیضی شکل و گل های خوشه ای زرد که دم کردۀ آن در مداوای اسهال خونی، ورم معده و نزلۀ برونش ها نافع است شاه افسر، گیاه قیصر، بسدک، ناخنک، شبدر زرد، یونجه زرد، بسک، شاه بسه
اِکلیلُ المَلِک، گیاهی با برگ های بیضی شکل و گل های خوشه ای زرد که دم کردۀ آن در مداوای اسهال خونی، ورم معده و نزلۀ برونش ها نافع است شاه اَفسَر، گیاه قِیصَر، بَسدَک، ناخُنَک، شَبدَر زَرد، یونجه زَرد، بَسَک، شاه بُسَه