جدول جو
جدول جو

معنی برکاست - جستجوی لغت در جدول جو

برکاست
کمی، کاهش
تصویری از برکاست
تصویر برکاست
فرهنگ لغت هوشیار
برکاست
((بَ))
کاستی، کمی
تصویری از برکاست
تصویر برکاست
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برخاست
تصویر برخاست
قیام، بلند شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برکات
تصویر برکات
جمع برکه برکت، فزونی ها جمع برکت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برکات
تصویر برکات
برکت ها، فراوانی ها، افزونی ها، بسیاری ها، خجسته بودن، مبارکیها، نعمت ها، جمع واژۀ برکت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از براستی
تصویر براستی
در حقیقت، صادقانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برفرست
تصویر برفرست
اکسپرت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برساخت
تصویر برساخت
جعل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
استحصال، احساس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برودست
تصویر برودست
برومند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برنشست
تصویر برنشست
سواری کردن، سوار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برناسی
تصویر برناسی
غافلی نادانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بکراهت
تصویر بکراهت
بزور، بااکراه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برجاسپ
تصویر برجاسپ
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سرراست
تصویر سرراست
مستقیم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
برداشت (Take) در سینما به مجموعه ای از تکنیک ها و روش های تصویربرداری اطلاق می شود که به کمک آن ها، صحنه ها و جلوه های مختلف در فیلم به نمایش در می آیند. این فرایند شامل چیدمان و کنترل دقیق عناصر دیداری مانند زاویه دید دوربین، نورپردازی، فاصله کانونی (فوکوس)، ترکیب و حرکت دوربین، و دیگر عواملی است که تأثیر زیادی بر تجربه بصری بیننده دارند.
برداشت در سینما به طور کلی شامل این موارد می شود:
۱. زاویه دید دوربین (Camera Angle) : انتخاب زاویه ای که دوربین از صحنه فیلمبرداری می کند. این می تواند شامل زاویه های مختلف مانند زاویه بالا (از بالا به پایین)، زاویه پایین (از پایین به بالا)، زاویه جلو (از جلو به عقب) و زاویه پشت (از عقب به جلو) باشد که هر کدام احساسات و انطباقی متفاوت را منتقل می کنند.
۲. نورپردازی (Lighting) : استفاده از نور برای ایجاد جو و احساس خاص در صحنه. نورپردازی می تواند از نور طبیعی یا نورهای مصنوعی (مثل نئون، آفتاب، فلش) استفاده کند تا مکان ها و شخصیت ها را به وضوح نمایش دهد یا برای ایجاد تأثیرات درونی صحنه استفاده شود.
۳. ترکیب و تراکم (Composition) : نحوه چیدمان و ترکیب اجزای مختلف صحنه در فریم دوربین، از جمله شخصیت ها، اشیاء، و فضاهای پس زمینه. این می تواند به شکل های مختلفی مانند تعادل، تناسب، تنظیم واحد و یا قانون سوم ها صورت گیرد.
۴. فاصله کانونی (Focus) : نحوه تنظیم فاصله کانونی برای انتخاب قسمت خاصی از صحنه که در آن فوکوس است. این می تواند به ایجاد عمق میدان (عمق تصویر) کمک کند و بر تمرکز بیننده تأثیر بگذارد.
۵. حرکت دوربین (Camera Movement) : استفاده از حرکات دوربین مانند پانینگ (چرخش دوربین به افقی)، تیلتینگ (چرخش دوربین به عمودی)، زوم (وسیع و ضیق) و تراکینگ (حرکت دوربین به طول صفحه) برای ایجاد جلوه های ویژه و افزایش ارتباط بین نمایشگر و نمایشگر استفاده می شود.
این عوامل و تکنیک ها همگی به کمک همدیگر برای ایجاد جلوه های خاص در فیلم سازی می آیند و به کمک آن ها، فیلمسازان می توانند نظریه هایشان را دربارهٔ شخصیت ها، داستان ها و جهان های خود بیان کنند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
روسی کشتیچه ناوچه قایق موتوری کشتی کوچک (بیشتر در شمال ایران مستعمل است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از براسلت
تصویر براسلت
فرانسوی دستینه (جواهرات سلطنتی ایران) النگو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از براستی
تصویر براستی
حقاً، الحق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از براستا
تصویر براستا
در حق درباره در باب: (اینک باعنان تو نهادم مکافات این مکرمت را که براستای من کردی) (بیهقی 34) (لازم الاضافه است)
فرهنگ لغت هوشیار
عمل برداشتن چیزی، جمع آوری محصول گرد آوردن غلات، عمل برداشتن بخشی از سرمایه یا سود یک بنگاه پیش از موقع تقسیم آن عمل گرفتن کارمندی حقوق یا پاداش خود را قبل ازموقع پرداخت، صبر تحمل بردباری، پیش در آمد، قسمت اولیه از سه قسمت اسامی نوبت مرتب -7 نوعی ساز مخصوص بشخص سلطنت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برخاسته
تصویر برخاسته
ایستاده، بلند شده
فرهنگ لغت هوشیار
برپا شدن ایستادن مقابل نشستن، بیدار شدن، روییدن نمو کردن، طلوع کردن برآمدن، طغیان کردن عصیان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برکاشتن
تصویر برکاشتن
پشت کردن، برگرداندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبرکات
تصویر تبرکات
ماخوذ از تازی برکت ها و میمنت ها، کردارهای نیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرراست
تصویر سرراست
مستقیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بارکاس
تصویر بارکاس
کشتی کوچک، زورق، قایق موتوری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
استنباط، در کشاورزی جمع آوری محصول، در علم اقتصاد برداشتن قسمتی از سرمایه یا سود یک مؤسسه پیش از فرارسیدن موقع تقسیم آن، عمل برداشتن چیزی، تحمل، شکیبایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرراست
تصویر سرراست
مستقیم، راه راست، بی پیچ و خم، بی کم و کاست، بدون ابهام و پیچیدگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برخاسته
تصویر برخاسته
ایستاده، کسی یا چیزی که روی پای خود قرار گرفته باشد، ورپا، برپای، قائم، برپا، سرپا، هج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برکامه
تصویر برکامه
((بَ مِ))
علی رغم، برخلاف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برداشت
تصویر برداشت
((بَ))
جمع آوری محصول، صبر، بردباری، پیشرفت و ترقی، عمل گرفتن چیزی قبل از موقع پرداخت یا تقسیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برنشست
تصویر برنشست
((~. نِ شَ))
اسب، زمین، سوارکاری، سواری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برخاسته
تصویر برخاسته
((بَ تِ))
ایستاده، برپا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برخاستن
تصویر برخاستن
((بَ تَ))
ایستادن، بیدار شدن، طلوع کردن، از میان رفتن
فرهنگ فارسی معین