معنی برخاستن برخاستن ((بَ تَ)) ایستادن، بیدار شدن، طلوع کردن، از میان رفتن ایستادن، بیدار شدن، طلوع کردن، از میان رفتن تصویر برخاستن فرهنگ فارسی معین