جدول جو
جدول جو

معنی برسرآمدن - جستجوی لغت در جدول جو

برسرآمدن
غلبه یافتن، بر چیزی برتری یافتن
تصویری از برسرآمدن
تصویر برسرآمدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بسرآمدن
تصویر بسرآمدن
((بِ سَ مَ دَ))
به پایان رسیدن، مردن، درگذشتن، به هوش آمدن، به خود آمدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بسر آمدن
تصویر بسر آمدن
بانتها رسیدن تمام شدن، مردن در گذشتن، جوش کردن بغلیان آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برابرآمدن
تصویر برابرآمدن
استقبال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بر سر آمدن
تصویر بر سر آمدن
غلبه یافتن پیروز شدن، زیادتی یافتن رجحان یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از به سرآمدن
تصویر به سرآمدن
سرآمدن، به انتها رسیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بر سر آمدن
تصویر بر سر آمدن
برتری یافتن، پیروزی یافتن، غلبه یافتن، افزونی یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بر سر آمدن
تصویر بر سر آمدن
((بَ سَ مَ دَ))
غلبه یافتن، پیروز شدن، به پایان رسیدن، برتری یافتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از در سرآمدن
تصویر در سرآمدن
((دَ سَ مَ دَ))
سقوط کردن، دچار دردسر شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بس آمدن
تصویر بس آمدن
کفایت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بر آمدن
تصویر بر آمدن
بالا آمدن، پدید آمدن، ظاهر شدن، سپری شدن، رو به راه شدن کار و انجام یافتن آن، برجستگی پیدا کردن، ورم کردن
به هم برآمدن: تنگدل شدن، اندوهگین شدن، خشمگین شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بس آمدن
تصویر بس آمدن
کفایت کردن، کافی بودن، بس بودن، از عهده کسی یا انجام دادن امری برآمدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برآمدن
تصویر برآمدن
طلوع
فرهنگ واژه فارسی سره
بالا آمدن، ظاهر شدن پدید گشتن، طلوع کردن (خورشید و ستاره)، برجستگی یافتن ور آمدن، ورم کردن، طول کشیدن: دو هفته برنیامد که
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرآمدن
تصویر سرآمدن
به آخر رسیدن، متقضی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برآمدن
تصویر برآمدن
((~. مَ دَ))
بالا آمدن، طلوع کردن، طول کشیدن، بالغ شدن، روا شدن، حاصل شدن 7- گذشتن، توان مقابله و رویارویی داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرآمدن
تصویر سرآمدن
((~. مَ دَ))
به پایان رسیدن
فرهنگ فارسی معین