معنی بر آمدن بر آمدن بالا آمدن، پدید آمدن، ظاهر شدن، سپری شدن، رو به راه شدن کار و انجام یافتن آن، برجستگی پیدا کردن، ورم کردنبه هم برآمدن: تنگدل شدن، اندوهگین شدن، خشمگین شدن تصویر بر آمدن فرهنگ فارسی عمید
در آمدن در آمدن داخل شدن درون رفتن، بیرون آمدن (از اضداد)، رسیدن، ظاهر شدن، روییدن سبز شدن، واقع شدن فرهنگ لغت هوشیار