معنی بسرآمدن بسرآمدن ((بِ سَ مَ دَ)) به پایان رسیدن، مردن، درگذشتن، به هوش آمدن، به خود آمدن به پایان رسیدن، مردن، درگذشتن، به هوش آمدن، به خود آمدن تصویر بسرآمدن فرهنگ فارسی معین