- بردنی
- قابل بردن، حمل کردن
معنی بردنی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اسارت
منسوب به اردن
لایق بریدن شایسته قطع
بیرونی
لایق بودن
اسارت، غلامی وبندگی
پالاندوز زین گر
بی سواد عامی. توضیح در عربی بمعنی ظاهر از هر چیز و ضد (جوانی) است
خودنمائی، غرور
مربوط به برون، بیرونی
لایق و شایستۀ انجام دادن، برای مثال خون پیاله خور که حلال است خون او / در کار باده باش که کاری است کردنی (حافظ - ۹۵۶)
خودبینی، خودنمایی، کبر، غرور
برندک، تپه، پشته، تل، کوه کوچک
لایق و سزاوار مردن، نزدیک به مردن
درخور بودن، آنچه وجود داشته باشد، قضا و قدر، سرنوشت
قابل اجرا انجام دادنی مقابل نا کردنی نکردنی: (و اما چیز که مجهول بود از: کردنی یا دانستنی: و آنرا ندانند و دانند که ندانند. ) (دانشنامه طبیعی)
لایق مردن سزاوار مرگ
نزدیک به مرگ، بسیار ضعیف و لاغر
غلامی، بندگی
Enslavement, Servitude
рабство
Versklavung, Knechtschaft
рабство
niewolnictwo, niewola
escravidão, servidão