معنی کردنی کردنی لایق و شایستۀ انجام دادن، برای مثال خون پیاله خور که حلال است خون او / در کار باده باش که کاری است کردنی (حافظ - ۹۵۶) تصویر کردنی فرهنگ فارسی عمید