معنی برزنی
- برزنی
- محلی
واژههای مرتبط با برزنی
برتنی
- برتنی
- غرور
برونی
- برونی
- بیرونی
برزین
- برزین
- بلند، تنومند، باشکوه، نام پسر گرشاسب، نام یکی از سرداران کیکاوس شاه ماد، نام کوهی در کردستان بین مهاباد و سردشت (نگارش کردی: بهرزین)
برزین
- برزین
- نار، آتش
بردنی
- بردنی
- قابل بردن، حمل کردن
برانی
- برانی
- بی سواد عامی. توضیح در عربی بمعنی ظاهر از هر چیز و ضد (جوانی) است
برتنی
- برتنی
- خودنمائی، غرور
برونی
- برونی
- مربوط به برون، بیرونی
برتنی
- برتنی
- خودبینی، خودنمایی، کبر، غرور
