- بدل
- یوفه
معنی بدل - جستجوی لغت در جدول جو
- بدل
- جانشین، عوض کردن، تغییردادن
- بدل
- بدلی، هرچه به جای چیز دیگر واقع می شود، عوض، جانشین، در هنر در سینما، بدلکار
- بدل ((بَ دَ))
- کریم، شریف، جمع ابدال، بدلا
- بدل ((بَ دَ))
- هر چیزی که به جای دیگری واقع شود، عوض، جانشین، جمع بدلا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خوش ظاهر وبد باطن، چیزی که جنسش بد باشد
جمع بدیل، والایان جمع بدل بدیل شریفان کریمان، جمع بدل بدیل شریفان کریمان
بدیل، مردمان شریف و کریم
ساختگی، تقلبی مثلاً جواهر بدلی
دگرگون گردیدن، عوض شدن، تبدیل، تحویل
عوض شده، تبدیل شده
تغییرداده شده، عوضی
عوض شدن، بدل شدن، دگرگون شدن
بدل شده و تبدیل شده، دیگرگون
Adaptor
adaptador
Adapter
adapter
адаптер
адаптер
adapter
adaptador
adaptateur
adattatore
एडेप्टर
adaptor
adaptör
アダプター