جدول جو
جدول جو

معنی بدل - جستجوی لغت در جدول جو

بدل
یوفه
تصویری از بدل
تصویر بدل
فرهنگ واژه فارسی سره
بدل
جانشین، عوض کردن، تغییردادن
تصویری از بدل
تصویر بدل
فرهنگ لغت هوشیار
بدل
بدلی، هرچه به جای چیز دیگر واقع می شود، عوض، جانشین، در هنر در سینما، بدلکار
تصویری از بدل
تصویر بدل
فرهنگ فارسی عمید
بدل
((بَ دَ))
کریم، شریف، جمع ابدال، بدلا
تصویری از بدل
تصویر بدل
فرهنگ فارسی معین
بدل
((بَ دَ))
هر چیزی که به جای دیگری واقع شود، عوض، جانشین، جمع بدلا
تصویری از بدل
تصویر بدل
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بدلی
تصویر بدلی
خوش ظاهر وبد باطن، چیزی که جنسش بد باشد
فرهنگ لغت هوشیار
جمع بدیل، والایان جمع بدل بدیل شریفان کریمان، جمع بدل بدیل شریفان کریمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدلا
تصویر بدلا
بدیل، مردمان شریف و کریم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدلی
تصویر بدلی
ساختگی، تقلبی مثلاً جواهر بدلی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدلی
تصویر بدلی
((بَ دَ))
قلابی، غیراصلی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبدل
تصویر تبدل
دگرگون گردیدن، عوض شدن، تبدیل، تحویل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبدل
تصویر مبدل
عوض شده، تبدیل شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبدل
تصویر مبدل
تغییرداده شده، عوضی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبدل
تصویر تبدل
عوض شدن، بدل شدن، دگرگون شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبدل
تصویر مبدل
بدل شده و تبدیل شده، دیگرگون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبدل
تصویر تبدل
((تَ بَ دُّ))
دگرگون شدن، بدل شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبدل
تصویر مبدل
((مُ بَ دَّ))
بدل شده، تبدیل شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبدل
تصویر مبدل
((مُ بَ دِّ))
تغییردهنده، بدل کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبدل
تصویر مبدل
Adaptor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
एडेप्टर
دیکشنری فارسی به هندی