جدول جو
جدول جو

معنی بدسگالی - جستجوی لغت در جدول جو

بدسگالی
بدسگال بودن مقابل نیکو سگالی
تصویری از بدسگالی
تصویر بدسگالی
فرهنگ لغت هوشیار
بدسگالی
بداندیشی، بدسگال بودن
تصویری از بدسگالی
تصویر بدسگالی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بد سگالی
تصویر بد سگالی
سوءنیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بدسگال
تصویر بدسگال
بداندیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدسالی
تصویر بدسالی
خشکسالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدسالی
تصویر بدسالی
خشکسالی، سال کمیابی و گرانی خواربار، قحط سالی، تنگ سال، تنگ سالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدسگال
تصویر بدسگال
((بَ. س ِ))
بداندیش، بدخواه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بدسگال
تصویر بدسگال
بداندیش، بدخواه، برای مثال تو نیکوروش باش تا بدسگال / نیابد به نقص تو گفتن مجال (سعدی۱ - ۱۳۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بد سگال
تصویر بد سگال
بداندیش بدخواه، بدگوی مقابل نیکو سگال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدلگامی
تصویر بدلگامی
سرکشی، نافرمانی
فرهنگ فارسی عمید
منسوب به بنگال. آنچه مربوط به بنگال باشد، از مردم بنگال اهل بنگال، زبانی که مردم بنگال بدان تکلم کنند و آن آمیخته ایست از هندی فارس و عربی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد گلی
تصویر بد گلی
زشترویی مقابل خوشگلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدسگان
تصویر بدسگان
نیلوفر صحرایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدسگان
تصویر بدسگان
گیاهی با ساقه های باریک، دراز و زرد رنگ که معمولاً در نیزارها و آب های ایستاده می روید، عشقه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بنگالی
تصویر بنگالی
از مردم بنگال، زبانی از شاخۀ زبان های هند و ایرانی که مخلوطی از هندی، فارسی و عربی است و در بنگال رایج است، مربوط به بنگال مثلاً برنج بنگالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدگلی
تصویر بدگلی
زشتی، زشت رویی
فرهنگ فارسی عمید