معنی بدگلی بدگلی (بَ گِ) زشت رویی. مقابل خوشگلی. (از یادداشت مؤلف) ، درختی که تنها برای سوزاندن باشد، لباس هرروزه. (ناظم الاطباء). و رجوع به مواد قبل شود لغت نامه دهخدا