خانه، زن و فرزند، اهل خانه، برای مثال غریب اگرچه وزیر شه جهان باشد / همیشه میل دلش سوی خانمان باشد (ابن یمین - لغت نامه - خانمان)، خانه و اسباب خانه، اسباب زندگانی
خانه، زن و فرزند، اهل خانه، برای مِثال غریب اگرچه وزیر شه جهان باشد / همیشه میل دلش سوی خانمان باشد (ابن یمین - لغت نامه - خانمان)، خانه و اسباب خانه، اسباب زندگانی
پارچۀ کوچکی که که در آن مهر و تسبیح می گذارند و هنگام خواندن نماز پیش روی خود پهن می کنند، سجاده جانماز آب کشیدن: کنایه از زهد و تقوا نشان دادن و اظهار دین داری کردن
پارچۀ کوچکی که که در آن مُهر و تسبیح می گذارند و هنگام خواندن نماز پیش روی خود پهن می کنند، سجاده جانماز آب کشیدن: کنایه از زهد و تقوا نشان دادن و اظهار دین داری کردن
مرکّب از: با + ناز، که ناز دارد، نازدار، پرناز: سمن بوی خوبان باناز و شرم همه پیش کسری برفتند نرم، فردوسی، دلارای و بارای و باناز و شرم سخن گفتنش خوب و آوای نرم، فردوسی، باناز وبی نیاز به بیداری و به خواب بر تن حریر بودت و در گوش بانگ زیر، ناصرخسرو
مُرَکَّب اَز: با + ناز، که ناز دارد، نازدار، پرناز: سمن بوی خوبان باناز و شرم همه پیش کسری برفتند نرم، فردوسی، دلارای و بارای و باناز و شرم سخن گفتنش خوب و آوای نرم، فردوسی، باناز وبی نیاز به بیداری و به خواب بر تن حریر بودت و در گوش بانگ زیر، ناصرخسرو