جدول جو
جدول جو

معنی بارمان

بارمان(پسرانه)
محترم، لایق، دارای روح بزرگ، نام سردار افراسیاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی و از سپاهیان افراسیاب تورانی، نام یکی از سرداران دوره ماد
تصویری از بارمان
تصویر بارمان
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با بارمان

بارمان

بارمان
نام یکی از پهلوانان توران است، (برهان) (رشیدی) (فرهنگ سروری) (جهانگیری) (فرهنگ نظام) (ناظم الاطباء)، نام پهلوانی بوده تورانی و معروف است، (انجمن آرا) (آنندراج)، نام پهلوان تورانی که در جنگ دوازده رخ رهام بن گودرز او را کشته، (شرفنامۀ منیری) (دِمزن)، رجوع به شعوری ج 1 ورق 180 شود، نام پسر ویس پهلوان توران، (فرهنگ شاهنامۀ شفق ص 38)، و رجوع به دوازده رخ شود:
برفتند یکبارگی در زمان
چه رهام و گودرز با، بارمان،
فردوسی (از جهانگیری) (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا

بارمان

بارمان
کلمه فارسی بمعنی شخص محترم و لایق دارای روح بزرگ، (یوستی از فرهنگ شاهنامۀ شفق)، نوعی خربزه در خوارزم، (دزی ج 1 ص 48)
لغت نامه دهخدا

دارمان

دارمان
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
دارمان
فرهنگ نامهای ایرانی

شارمان

شارمان
فرانسوی دلبر دلربا دلارام شاره شاره ازچیرا سنسکریت ساره دستار برای مردان، چادر رنگین برای زنان
فرهنگ لغت هوشیار

بهرمان

بهرمان
یاقوت سرخ، برای مِثال نور مه از خار کند سرخ گل / قرصِ خور از سنگ کند بهرمان (خاقانی - ۳۴۴)، پارچۀ ابریشمی رنگین
بهرمان
فرهنگ فارسی عمید