جدول جو
جدول جو

معنی بازجستن - جستجوی لغت در جدول جو

بازجستن
تفحص نمودن
تصویری از بازجستن
تصویر بازجستن
فرهنگ لغت هوشیار
بازجستن
دوباره جستن، جستجو کردن، وارسی کردن، برای مثال کسی کز او هنر و عیب بازخواهی جست / بهانه ساز و به گفتارش اندر آر نخست (رشیدی - لغتنامه - بازجستن)
تصویری از بازجستن
تصویر بازجستن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بازرستن
تصویر بازرستن
نجات یافتن، رها شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازجست
تصویر بازجست
بازجستن، جستجو، تجسس، پژوهش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازهشتن
تصویر بازهشتن
واگذار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازنشستن
تصویر بازنشستن
گوشه گیری کردن، کنار رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازگسستن
تصویر بازگسستن
رها کردن، جدا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازکشتن
تصویر بازکشتن
قصاص گرفتن، بخوانخواهی کسی را کشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازستدن
تصویر بازستدن
پس گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازپسین
تصویر بازپسین
واپسین، آخرین، آخر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باز جست
تصویر باز جست
تجسس، پژوهش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باز رستن
تصویر باز رستن
نجات یافتن، رها شدن، رهایی یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازستدن
تصویر بازستدن
پس گرفتن، بازستاندن، بازگرفتن، واپس گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازپسین
تصویر بازپسین
آخرین، پایانی، آخر، پسین، مؤخّر، واپسین، اخیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وا جستن
تصویر وا جستن
جستجو کردن تفحص نمودن (گمشده غایب)، تفحص کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازگشتن
تصویر بازگشتن
((گَ تَ))
برگشتن، پشیمان شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازپسین
تصویر بازپسین
((پَ))
آخرین، واپسین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بر جستن
تصویر بر جستن
جهیدن، پریدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازرسته
تصویر بازرسته
رهاشده، رهایی یافته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازگشتن
تصویر بازگشتن
Back, Backtrack, Rebound
دیکشنری فارسی به انگلیسی
вернуться , отскочить
دیکشنری فارسی به روسی
zurückkehren, zurückverfolgen, abprallen
دیکشنری فارسی به آلمانی
повертатися , повернутися , відскакувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
wracać, wrócić, odbić się
دیکشنری فارسی به لهستانی
voltar, retroceder, rebotar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
tornare, tornare indietro, rimbalzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
regresar, retroceder, rebotar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
revenir, revenir en arrière, rebondir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
terugkeren, teruggaan, terugkaatsen
دیکشنری فارسی به هلندی
กลับ , ถอยกลับ , ดีดกลับ
دیکشنری فارسی به تایلندی
يعود , عاد , رجع
دیکشنری فارسی به عربی
लौटना , वापस आना , फिर से उछलना
دیکشنری فارسی به هندی
לחזור , להחיות
دیکشنری فارسی به عبری