- باروشه (دخترانه)
- بادبزن (نگارش کردی: بارشه)
معنی باروشه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بادروزه
بادروزه، هرروزه، چیزی که انسان هر روز به آن احتیاج داشته باشد، از قبیل خوراک و پوشاک
خلاف، معکوس، برعکس
آنچه از دم خوشه انگور بر درخت مانده باشد
حلوا
چاهک چاهی که در آن باران و آبهای فاسد ریخته شود چاه فاضل آب آبریز
نمو کرده نشو و نما یافته بالیده
(ماده نر) نوبر نو باوه زود رس اول هر چیز، میوه نورس نوبر، جمع باکورات بواکیر
چادری که زنان بر سر اندازند روسری زنان چارقب
بلور کبود شفاف کم قیمت
نوعی بلور کبود شفاف و کم قیمت، کندر هندی
صمغی است که از گونه های مختلف بارزد بدست می آید و آن بسبب گزش اندامهای گیاهی بوسیله حشرات یا ایجاد شکاف در ساقه گیاهان مذکور حاصل میشود
بازار گرم، رواج، رونق دار
نوایی است در موسیقی
ترکی پارسی گندکی
آنچه می بارد آنچه بشکل قطرات آب فرو ریزد
گیاهی است خوشبو با برگهای پر
خیمه پادشاهان، بارگه، جائی که پادشاهان مردم را بحضور بپذیرند
بار انداز
شاه تیر چوب بزرگ
بادرنجبویه
بادرنجبویه
مومن گرونده، جمع برروشنان. (شفیع باش برشه مرا بدین زلت چو مصطفی بردادار برروشنان را) (دقیقی)
درخت انگور تاک رز
اره کوچک
چهار گوشه
سرپاسبانان، رئیس و بزرگتر هر کار، مباشر و ناظر شهر
کوزۀ سفالی، کوزۀ پرآب
عمل بار کشیدن، بار بردن
بانشاط، همراه با حال خوب
بالیده، نموکرده، بزرگ شده
باشامه، چادر، چارقد، روسری زنان