معنی باروزه
- باروزه
- بادروزه، هرروزه، چیزی که انسان هر روز به آن احتیاج داشته باشد، از قبیل خوراک و پوشاک
واژههای مرتبط با باروزه
باروزه
- باروزه
- بادروزه
باروزه
- باروزه
- خوراک و قوت هرروزه باشد و ضروری. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مخفف بادروزه. قوت لایموت. (فرهنگ نظام). نان روزانه. (دِمزن).
باروشه
- باروشه
- بادبزن (نگارش کردی: بارشه)
بهروزه
- بهروزه
- خوشبخت، سعادتمند، نام همسر شاه اسماعیل صفوی
بهروزه
- بهروزه
- بلور کبود شفاف کم قیمت
باروزنه
- باروزنه
- نوایی است در موسیقی
بهروزه
- بهروزه
- بهروز، خوشبخت، نیک بخت، نوعی بلور کبود رنگ و شفاف، برده
بادروزه
- بادروزه
- هرروزه، چیزی که انسان هر روز به آن احتیاج داشته باشد، از قبیل خوراک و پوشاک،
برای مِثال یکی جامه واین باد روزه ز قوت / دگر زاین همه بیشی و سیری است (سنائی - مجمع الفرس - بادروزه)
باروزنه
- باروزنه
- از نواها و آهنگ های موسیقی
