ژوئل، شاعر و سیاستمدار بنام آمریکایی است که بسال 1754 میلادی در ریدینگ متولد شده و در 1812 میلادی در لهستان درگذشته است، وی در مدت جنگهای آزادی، کشیش نظامی بود و تحصیل حقوق کرد و تمولی بهم رسانید و وجود خود را وقف سیاست کرد و در سال 1787 منظومه ای بنام کلمب منتشر ساخت، مجلس کنوانسیون بپاس خدماتی که در راه آزادی انجام داد وی را بعنوان همشهری فرانسوی مفتخر کرد، رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود
ژوئل، شاعر و سیاستمدار بنام آمریکایی است که بسال 1754 میلادی در ریدینگ متولد شده و در 1812 میلادی در لهستان درگذشته است، وی در مدت جنگهای آزادی، کشیش نظامی بود و تحصیل حقوق کرد و تمولی بهم رسانید و وجود خود را وقف سیاست کرد و در سال 1787 منظومه ای بنام کلمب منتشر ساخت، مجلس کنوانسیون بپاس خدماتی که در راه آزادی انجام داد وی را بعنوان همشهری فرانسوی مفتخر کرد، رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود
نام یکی از پهلوانان توران است، (برهان) (رشیدی) (فرهنگ سروری) (جهانگیری) (فرهنگ نظام) (ناظم الاطباء)، نام پهلوانی بوده تورانی و معروف است، (انجمن آرا) (آنندراج)، نام پهلوان تورانی که در جنگ دوازده رخ رهام بن گودرز او را کشته، (شرفنامۀ منیری) (دمزن)، رجوع به شعوری ج 1 ورق 180 شود، نام پسر ویس پهلوان توران، (فرهنگ شاهنامۀ شفق ص 38)، و رجوع به دوازده رخ شود: برفتند یکبارگی در زمان چه رهام و گودرز با، بارمان، فردوسی (از جهانگیری) (فرهنگ نظام)
نام یکی از پهلوانان توران است، (برهان) (رشیدی) (فرهنگ سروری) (جهانگیری) (فرهنگ نظام) (ناظم الاطباء)، نام پهلوانی بوده تورانی و معروف است، (انجمن آرا) (آنندراج)، نام پهلوان تورانی که در جنگ دوازده رخ رهام بن گودرز او را کشته، (شرفنامۀ منیری) (دِمزن)، رجوع به شعوری ج 1 ورق 180 شود، نام پسر ویس پهلوان توران، (فرهنگ شاهنامۀ شفق ص 38)، و رجوع به دوازده رخ شود: برفتند یکبارگی در زمان چه رهام و گودرز با، بارمان، فردوسی (از جهانگیری) (فرهنگ نظام)
در ص 478 ج 2 ’شرح احوال و آثار رودکی’ نام محلی بصورت بارکین آمده که نشان میدهد نزدیک بست بوده است، مؤلف قریب نیم صفحه از تاریخ سیستان نقل کرده است و این کلمه در دو جا به همان صورت تکرار شده در صورتی که در متن تاریخ سیستان ص 309 در هر دو جا بصورت پارگین است، و مؤلف این قسمت را از نسخۀ خطی متعلق به مرحوم بهار نقل کرده و چون در نسخۀ خطی ’پ’ را با یک نقطه می نوشتند کلمه را ’بارکین’ نقل کرده اند، رجوع به تاریخ سیستان ص 309 و احوال و اشعار رودکی ج 2 ص 478 و آنندراج و بارگین شود
در ص 478 ج 2 ’شرح احوال و آثار رودکی’ نام محلی بصورت بارکین آمده که نشان میدهد نزدیک بست بوده است، مؤلف قریب نیم صفحه از تاریخ سیستان نقل کرده است و این کلمه در دو جا به همان صورت تکرار شده در صورتی که در متن تاریخ سیستان ص 309 در هر دو جا بصورت پارگین است، و مؤلف این قسمت را از نسخۀ خطی متعلق به مرحوم بهار نقل کرده و چون در نسخۀ خطی ’پ’ را با یک نقطه می نوشتند کلمه را ’بارکین’ نقل کرده اند، رجوع به تاریخ سیستان ص 309 و احوال و اشعار رودکی ج 2 ص 478 و آنندراج و بارگین شود
درختی است، سرد است بدرجۀ اول و خشک بسیم، بر قوبا طلا کنند زایل کند، و چوبش در آب بمرور مانند آبنوس شود، سبکتر از مازو است و بوی خوش دارد، (نزههالقلوب)، به شده از بیماری و منه الحدیث: اصبح بحمداﷲ بارئاً، ج، براء، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، برء، بهی یافته از بیماری، برء حاصل کرده از مرض، بهبودیافته، شفایافته از بیماری، به شده از مرض و منه: حق علی الباری ٔ من اعتلاله ان یؤدی شکرالباری علی ابلاله، (از اقرب الموارد)، و کلمه باری فارسی که یکی از نامهای ایزد تبارک و تعالی بوده مأخوذ از این کلمه است، (ناظم الاطباء)
درختی است، سرد است بدرجۀ اول و خشک بسیم، بر قوبا طلا کنند زایل کند، و چوبش در آب بمرور مانند آبنوس شود، سبکتر از مازو است و بوی خوش دارد، (نزههالقلوب)، به شده از بیماری و منه الحدیث: اصبح بحمداﷲ بارئاً، ج، بِراء، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، بُرء، بهی یافته از بیماری، برء حاصل کرده از مرض، بهبودیافته، شفایافته از بیماری، به شده از مرض و منه: حق علی الباری ٔ من اعتلاله ان یؤدی شکرالباری علی ابلالِه، (از اقرب الموارد)، و کلمه باری فارسی که یکی از نامهای ایزد تبارک و تعالی بوده مأخوذ از این کلمه است، (ناظم الاطباء)
دهی است از دهستان نازلو بخش شهرستان ارومیه که در هزاروسیصد گزی شمال باختری ارومیه و یک هزارگزی باختر شوسۀ ارومیه بسلماس واقع است، منطقه ای است جلگه و معتدل با 130 تن سکنه، آبش از نازلوچای و محصولش غلات، توتون، چغندر، کشمش، حبوبات و شغل مردمش زراعت و صنایع دستی اهالی جوراب بافی و راهش ارابه رو می باشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان نازلو بخش شهرستان ارومیه که در هزاروسیصد گزی شمال باختری ارومیه و یک هزارگزی باختر شوسۀ ارومیه بسلماس واقع است، منطقه ای است جلگه و معتدل با 130 تن سکنه، آبش از نازلوچای و محصولش غلات، توتون، چغندر، کشمش، حبوبات و شغل مردمش زراعت و صنایع دستی اهالی جوراب بافی و راهش ارابه رو می باشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
نام ولیعهد و قائم مقام فلیودیوس یکی از امپراتوران روم در زمان حضرت عیسی است که سیزده سال پادشاهی کرد، او اسقیناس را به فتح اورشلیم مأمور گردانید و اسقیناس بدان جانب شتافت و به محاصرۀ نصاری کوشید و چون نزدیک بدان رسید که شهرمسخر گردد، شنید که بازون جنون پیدا کرده و زوجه خود را بقتل رسانیده و خود را نیز پس از چند روز هلاک ساخته است، بنابر این پسرش را به محاصرۀ اورشلیم بازداشت و خود به رومیه بازگشت و بر تخت سلطنت متمکن شد، در تحفهالملکیه مسطور است که آیت: ’اذ ارسلنا الیهم اثنین فکذبوهما فعززنا بثالث (قرآن 14/36)’، در شأن رسولانی است که به اشارات حضرت عیسی نزد بازون رفته بودند، رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 216 شود معروف به بازون الصغیر، نام یکی از امپراتوران روم که بعد از ذومنطانس مالک تاج و تخت شد، سیرتی پسندیده داشت و هر کس را ذومنطاس اخراج کرده بود باز به رومیه طلبید، ایام سلطنتش بیک سال و چهار ماه کشید، رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 216 شود
نام ولیعهد و قائم مقام فلیودیوس یکی از امپراتوران روم در زمان حضرت عیسی است که سیزده سال پادشاهی کرد، او اسقیناس را به فتح اورشلیم مأمور گردانید و اسقیناس بدان جانب شتافت و به محاصرۀ نصاری کوشید و چون نزدیک بدان رسید که شهرمسخر گردد، شنید که بازون جنون پیدا کرده و زوجه خود را بقتل رسانیده و خود را نیز پس از چند روز هلاک ساخته است، بنابر این پسرش را به محاصرۀ اورشلیم بازداشت و خود به رومیه بازگشت و بر تخت سلطنت متمکن شد، در تحفهالملکیه مسطور است که آیت: ’اذ ارسلنا الیهم اثنین فکذبوهما فعززنا بثالث (قرآن 14/36)’، در شأن رسولانی است که به اشارات حضرت عیسی نزد بازون رفته بودند، رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 216 شود معروف به بازون الصغیر، نام یکی از امپراتوران روم که بعد از ذومنطانس مالک تاج و تخت شد، سیرتی پسندیده داشت و هر کس را ذومنطاس اخراج کرده بود باز به رومیه طلبید، ایام سلطنتش بیک سال و چهار ماه کشید، رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 216 شود
دهی است در دهستان چالدران بخش سیه چشم شهرستان ماکو که در 16 هزارویکصدگزی شمال خاوری سیه چشمه و 14 هزارگزی شمال خاوری شوسۀ سیه چشمه به کلیسای کندی درکوهستان واقع است، هوایش سرد و دارای 162 تن سکنه میباشد، آبش از چشمه و نهر دیبک و محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی مردم جاجیم بافی وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است در دهستان چالدران بخش سیه چشم شهرستان ماکو که در 16 هزارویکصدگزی شمال خاوری سیه چشمه و 14 هزارگزی شمال خاوری شوسۀ سیه چشمه به کلیسای کندی درکوهستان واقع است، هوایش سرد و دارای 162 تن سکنه میباشد، آبش از چشمه و نهر دیبک و محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی مردم جاجیم بافی وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)