جدول جو
جدول جو

معنی اوقال - جستجوی لغت در جدول جو

اوقال
(اَ)
جمع واژۀ وقل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). درخت مقل یا بار آن یا بار خشک آن، و بار تر آنرا بهش نامند. (آنندراج). رجوع به وقل شود
لغت نامه دهخدا
اوقال
جمع وقل، کندر دارها از گیاهان
تصویری از اوقال
تصویر اوقال
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اوقار
تصویر اوقار
وقرها، سنگینی ها، کنایه از سنگین و باوقار بودن، کنایه از بردباری ها، جمع واژۀ وقر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوصال
تصویر اوصال
وصل ها، وصال ها، پیوستن ها، مقابل هجر ها، مرتبط شدن ها، پیوندها، اعضای بدن، جمع واژۀ وصل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوقات
تصویر اوقات
وقت ها، مقادیری از زمان، هنگام ها، گاه ها، جمع واژۀ وقت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اثقال
تصویر اثقال
بارها، سنگینی ها، جمع واژۀ ثقل، جمع واژۀ ثقل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اقوال
تصویر اقوال
قول ها، قلب سپاه در میدان جنگ ها، جمع واژۀ قول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوجال
تصویر اوجال
وجل ها، خوف ها، ترس ها، بیم ها، جمع واژۀ وجل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوحال
تصویر اوحال
وحل ها، گل و لای ها، منجلاب ها، جمع واژۀ وحل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوقاف
تصویر اوقاف
وقف ها، ایستادن ها، جمع واژۀ وقف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوشال
تصویر اوشال
برکه، تالاب، محل جمع شدن آب در کوه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوقاب
تصویر اوقاب
جمع وقب، رخت های خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوشال
تصویر اوشال
جمع وشل، زهاب ها اشک ها ترابه ها بیم ها پیاپی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوصال
تصویر اوصال
جمع وصل، بند اندام ها جمع وصل پیوندها بندها اعضای بدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوعال
تصویر اوعال
جمع وعل، توانمندان مهتران
فرهنگ لغت هوشیار
جمع وغل، ناخواندگان خود مهمانان، پناهگاه ها، سست کاران، به خود بندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوقات
تصویر اوقات
جمع وقت، زمانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوپال
تصویر اوپال
لاتینی خور چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتقال
تصویر اتقال
بویناکاندن، بویناک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثقال
تصویر اثقال
گران کردن، گران شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسقال
تصویر اسقال
لاتینی تازی شده پیاز دشتی پیاز موش پیاز کوهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعقال
تصویر اعقال
خرد مند یافتن، به سایه رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع وقر، گرانسنگ ها، بارهای گران جمع وقر بارهای گران خروارهاخربارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقوال
تصویر اقوال
جمع قول، سخنها، گفتارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اورال
تصویر اورال
جمع ورل، بزمجه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوحال
تصویر اوحال
جمع وحل، گل های چسبناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوجال
تصویر اوجال
جمع وجل، باک ها بیم ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع وقف، املاکی که برای کمک به بینوایان بر مزارها یا مساجد وقف میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوقاص
تصویر اوقاص
جمع وقص، ریزه های چوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوقاس
تصویر اوقاس
به گونه رمن خرده پاها کهتران، پیلان پراکنده، فرومایگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثقال
تصویر اثقال
((اِ))
گرانبار کردن، گرانبار شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اثقال
تصویر اثقال
((اَ))
جمع ثقل، ثقل، بارهای گران، گران بها، اسباب، اشیاء نفیس، چیزهای گرانبها، رخت های مسافر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اقوال
تصویر اقوال
جمع قول، گفتارها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اوقاف
تصویر اوقاف
((اَ یا اُ))
جمع وقف، املاک و اموالی که برای کار خوب اختصاص دهند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اوقار
تصویر اوقار
((اَ یا اُ))
جمع وقر، بارهای سنگین، بار قاطر و اسب
فرهنگ فارسی معین