جدول جو
جدول جو

معنی اوقاف

اوقاف((اَ یا اُ))
جمع وقف، املاک و اموالی که برای کار خوب اختصاص دهند
تصویری از اوقاف
تصویر اوقاف
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اوقاف

اوقاف

اوقاف
جمع وقف، املاکی که برای کمک به بینوایان بر مزارها یا مساجد وقف میشود
فرهنگ لغت هوشیار

اوقاف

اوقاف
جَمعِ واژۀ وقف. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (المنجد). رجوع به وقف شود.
لغت نامه دهخدا

اوقاس

اوقاس
به گونه رمن خرده پاها کهتران، پیلان پراکنده، فرومایگان
اوقاس
فرهنگ لغت هوشیار

اوقار

اوقار
جمع وقر، گرانسنگ ها، بارهای گران جمع وقر بارهای گران خروارهاخربارها
فرهنگ لغت هوشیار