- اقدم
- قدیمیتر، باستانی تر، کهنه تر
معنی اقدم - جستجوی لغت در جدول جو
- اقدم
- قدیم تر، مقدم تر، پیش تر، دیرینه تر، قدیمی ترین
- اقدم ((اَ دَ))
- پیشین تر، قدیم تر، مقدم تر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عاقبت کار باشد از هر شغلی و کاری، و پایان و سرانجام کار
پیشینگی
دست زدن
راست تر استوارتر راست تر
فرجام نگر
بر پاداشتن
پاکتر، مقدستر
تواناتر، کوته گردن، پست بالا تواناتر قادرتر
نارساتر آکناک تر
جمع قدم، در کاری پیش رفتن
سیاهرنگ، خاکسترگون
پیشی نمودن، سبقت و برتری
هر یک از سوره های بزرگ کتاب زند، برای مثال دانم که چو اندیشه کنی خوب شناسی / پازند ز بسم اللّه و الحمد ز اردم (سیف اسفرنگ - لغتنامه - اردم)
مقدس تر، منزه تر، پاک تر، پاکیزه تر، عنوانی احترام آمیز برای بزرگان
آینده، مسافری که از سفر برگردد، پیشرو
پیش رفته، پیش افتاده، پیش فرستاده شده، مقابل مؤخّر
کنایه از پیش رو، جلو
مقدم داشتن: کسی یا چیزی را پیش انداختن
کنایه از پیش رو، جلو
مقدم داشتن: کسی یا چیزی را پیش انداختن
هنگام آمدن، وقت قدم نهادن، از سفر باز آمدن
قدم ها، اندازه های پا از سر انگشت تا پاشنه، گام ها، کارها، عمل ها، جمع واژۀ قدم
پیش افتادن، جلو رفتن، پیشی داشتن، پیش بودن از دیگران
پیش رفتن در کاری، به کاری دست زدن، پا پیش گذاشتن در امری
باز گردنده، سال آینده، پیشرو آینده، مسافری که از سفر باز آید، پیشرو، جمع قدم و قدام
باز آمدن، قدوم، از جائی باز آمدن