جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اقدم

اقدم

اقدم
جَمعِ واژۀ قَدَم. (از ناظم الاطباء) ، سخن چینی کردن. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (منتهی الارب). سعایت کردن. (منتهی الارب). بدگویی کردن، شکافتن زخم استخوان را بی ریزه کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

اقدم

اقدم
قدیمتر. (ناظم الاطباء). کهنه تر. باستانی تر. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پیشترو نخستین و اولین تر و قدیمتر و جلوتر. (آنندراج).
- علم اقدم، علمی که موضوعش اعم است از موضوع علمی دیگر چنانکه موضوع علم طبیعی بر علم طب. (یادداشت مؤلف).
، آب فسرانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

باقدم

باقدم
عاقبت کار باشد از هر شغلی و کاری، و پایان و سرانجام کار
باقدم
فرهنگ لغت هوشیار