معنی تقدم
تقدم
پیشینگی
تصویر تقدم
فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با تقدم
تقدم
تقدم
پیشی نمودن، سبقت و برتری
فرهنگ لغت هوشیار
تقدم
تقدم
پیش افتادن، جلو رفتن، پیشی داشتن، پیش بودن از دیگران
فرهنگ فارسی عمید
تقدم
تقدم
پیش افتادن، جلو رفتن
فرهنگ فارسی معین
تقدم
تقدم
Antecedence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تقدم
تقدم
предшествование
دیکشنری فارسی به روسی
تقدم
تقدم
Vorrang
دیکشنری فارسی به آلمانی
تقدم
تقدم
передування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تقدم
تقدم
pierwszeństwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تقدم
تقدم
先行
دیکشنری فارسی به چینی