جمع واژۀ شلیل. (تاج العروس) (منتهی الارب). جمع واژۀ شلیل، بمعنی جامه ای که زیر زره در بر کنند، و زره کوتاه در زیر زره بزرگ عام. (آنندراج). رجوع به شلیل شود، دوموی شدن مرد: اشمط الرجل اشماطاً. (منتهی الارب) (آنندراج). درآمیختن سپیدی به سیاهی موی کسی. (از المنجد). اشمئطاط. اشمیطاط. رجوع به دو مصدر مزبور شود
جَمعِ واژۀ شَلیل. (تاج العروس) (منتهی الارب). جَمعِ واژۀ شَلیل، بمعنی جامه ای که زیر زره در بر کنند، و زره کوتاه در زیر زره بزرگ عام. (آنندراج). رجوع به شلیل شود، دوموی شدن مرد: اشمط الرجل اشماطاً. (منتهی الارب) (آنندراج). درآمیختن سپیدی به سیاهی موی کسی. (از المنجد). اشمئطاط. اشمیطاط. رجوع به دو مصدر مزبور شود
در زبان مردم خوی به معنی منام (خواب) است. (از انساب سمعانی). و رجوع به املی شود، پیروان پیغامبران: سلطان یمین دولت و پیرایۀ ملوک محمود امین ملت و آرایش امم. فرخی. شاه جهان بوسعید ابن یمین دول حافظ خلق خدا ناصر دین امم. منوچهری. کریم السّجایا جمیل الشّیم نبی البرایا شفیعالامم. (بوستان). ، حسان الوجوه طوال الامم، نیکوروی و بلندقد. (ناظم الاطباء). و رجوع به امه و امت شود
در زبان مردم خوی به معنی منام (خواب) است. (از انساب سمعانی). و رجوع به املی شود، پیروان پیغامبران: سلطان یمین دولت و پیرایۀ ملوک محمود امین ملت و آرایش امم. فرخی. شاه جهان بوسعید ابن یمین دول حافظ خلق خدا ناصر دین امم. منوچهری. کریم السّجایا جمیل الشّیَم نبی البرایا شفیعالامم. (بوستان). ، حسان الوجوه طوال الامم، نیکوروی و بلندقد. (ناظم الاطباء). و رجوع به امه و امت شود
ایزد، خدا، معبود یگانه الله اعلم: خدا داناتر است، (هنگامی که نسبت به موضوعی شک و تردید است) الله اکبر: خدا بزرگ تر است، (هنگام تعجب، عصبانیت و تأیید گفته می شود)، بخشی از اذان و نماز است
ایزد، خدا، معبود یگانه اللهُ اعلم: خدا داناتر است، (هنگامی که نسبت به موضوعی شک و تردید است) الله اکبر: خدا بزرگ تر است، (هنگام تعجب، عصبانیت و تأیید گفته می شود)، بخشی از اذان و نماز است