جدول جو
جدول جو

معنی اجله

اجله((اَ جِ ل َّ یا لِّ))
جمع جلیل، بزرگان، مهان
تصویری از اجله
تصویر اجله
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اجله

اجله

اجله
مرد فراخ پیشانی، ابن سکیت گفته: سه پشته است واقع در مبداءهالنعم ثعل، در کنار جریب که به ثُعل می پیوندد و آن چراگاهی است معروف، اصمعی گوید: بلادی است خوش و نیکو که در آنها حلی و صِلیان میروید، پشته ای است در اعلای نجد، و گفته اندموضعی است در طریق بصره به مکّه. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

اجله

اجله
جَمعِ واژۀ جلیل، که موی هر دو جانب پیشانی وی رفته باشد. مؤنث: جَلْواء
لغت نامه دهخدا

اجنه

اجنه
جمع جنین، زه ها (جنین زه) رمن نادرست از جنی رمن درست جنه است پریان در عربی، جمع جنین و در تداول فارسی زبانان بغلط، جمع جن است و معنی پریان از آن اراده میشود. توضیح (جن) خود اسم جمع و مفرد آن جنی بزیادت یاء مشدد است
فرهنگ لغت هوشیار

اجلی

اجلی
روشن تر هویداتر جلی تر. روشن تر هویداتر مقابل اخفی: (معرف باید از معرف اجلی باشد)
اجلی
فرهنگ لغت هوشیار