جدول جو
جدول جو

معنی اشتام - جستجوی لغت در جدول جو

اشتام(اُ)
اشتام بن درون نام بنیان گذارشهر پانچال هند بوده است. رجوع به تحقیق ماللهند ص 64 س 12 و ص 197 س 12 و ص 199 س 16 و ص 202 س 12 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشتاد
تصویر اشتاد
(پسرانه)
راستی، درستی، در دین زرتشتی نام ایزدی که راهنمای مینویان و جهانیان است، نام روز بیست وششم ازهر ماه شمسی در ایران قدیم، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلاوران ایرانی در زمان خسروپرویزپادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اشتار
تصویر اشتار
(دخترانه)
الهه عشق و برکت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اشتاب
تصویر اشتاب
شتاب، عجله و تندی در کار و حرکت، چالاکی و سرعت، شتافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استام
تصویر استام
ستام، دهنه، لگام، سر افسار، آنچه از ساز و برگ اسب که با طلا و نقره و جواهر زینت داده باشند، برای مثال به فرش و اسب و استام و خزینه / چه افرازی چنین ای خواجه سینه (ناصرخسرو - ۳۵۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتات
تصویر اشتات
شتّ ها، متفرق ها، پراکنده ها، جمع واژۀ شتّ، شتات ها، پراکنده شدن ها، تفرق ها، پراکندگی ها، جمع واژۀ شتات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتاو
تصویر اشتاو
اشتاب، شتاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتلم
تصویر اشتلم
زور، ستم، پرخاش و هیاهو، داد و فریاد، تندی، برای مثال کردی خرکی به کعبه گم کرد / در کعبه دوید و اشتلم کرد (نظامی۳ - ۳۸۰)، لاف زدن، رجزخوانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استام
تصویر استام
سیخ فلزی دراز که با آن در تون حمام یا تنور نانوایی آتش را زیر و رو می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایتام
تصویر ایتام
یتیم ها، کودکانی که پدرش مرده باشد، دزدها، راهزن ها، جمع واژۀ یتیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشمام
تصویر اشمام
بوییدن، بوییدن چیزی، بو کردن، بو بردن، بویانیدن، در علوم ادبی با لب اشاره کردن به حرکت حرفی بدون آنکه صوت شنیده شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشتاد
تصویر اشتاد
روز بیست و ششم از هر ماه خورشیدی، در آیین زردشتی فرشته ای مؤکل بر روز اشتاد
فرهنگ فارسی عمید
(اُ تُ لُ)
بمعنی تندی وغلبه و زور و تعدی کردن باشد بر کسی و بزور چیزی گرفتن. (برهان). قهر و غلبه و تعدی و زور:
نیارد دگر موج غم اشتلم
فتد رخت عقل ار به گرداب خم.
ظهوری (از فرهنگ نظام).
غالباً بلکه یقیناً لفظ ترکیست، چه در لغات ترکی اشتلم بمعنی ستم نوشته است گو که در بهار عجم و برهان اشاره به ترکی بودنش نکرده اند. (از غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُرْ)
بوئیدن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(بِ)
بمعنی بشتالم است که طفیلی باشد. (برهان) (از جهانگیری) (ناظم الاطباء) (از رشیدی) (از مؤید الفضلاء) (سروری). و رجوع به شعوری ج 1 ورق 206 و بشتالم شود
لغت نامه دهخدا
(نُ هََ نِ)
پاداش دادن کسی را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بشتام
تصویر بشتام
طفیلی انگل
فرهنگ لغت هوشیار
روز بیست وهشتم هر ماه شمسی است وروز نیکی میباشد، در این روز صدقه دادن وجامه پوشیدن وحاجت خواستن مورد قبول است
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شت، پراکنده ها پراکندن: تاسگی پریشانی، جمع شت پراکندگان متفرقها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتاب
تصویر اشتاب
شتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشحام
تصویر اشحام
پیه خوراندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتیم
تصویر اشتیم
چرک و فسادی که در جراحت است اشتم استیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایتام
تصویر ایتام
یتیم دار شدن زن، جمع یتیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتمام
تصویر اشتمام
بویش بوییدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشمام
تصویر اشمام
بو کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتلم
تصویر اشتلم
اخذ چیزی بزور، لاف پهلوانی زدن، تندی خشونت، تعدی زور
فرهنگ لغت هوشیار
آتش کاو آهنین محش محشه سیخی که در تون حمام و تنور نانوایی بکار میرود کفچه آتشدان چمچه کمچه آتش کش بیلچه خاک انداز. زین و یراق اسب ساز و برگ اسب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتاد
تصویر اشتاد
فرشته ای است در دین زردشتی، بیست و ششمین روز از هر ماه خورشیدی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتات
تصویر اشتات
جمع شت، پراکندگان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استام
تصویر استام
((اِ))
سیخی که در تون حمام و تنور نانوایی به کار می رود، کفچه آتشدان، آتش کش، بیلچه، خاک انداز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتیم
تصویر اشتیم
((اِ))
ستم، ظلم، استم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتلم
تصویر اشتلم
((اُ تُ لُ))
گرفتن چیزی به زور، لاف زدن، تندی، خشونت، ظلم، زور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایتام
تصویر ایتام
جمع یتیم، بی پدران و بی مادران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استام
تصویر استام
((اُ))
زین و یراق اسب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشمام
تصویر اشمام
((اِ))
بویانیدن، بو کردن
فرهنگ فارسی معین