جدول جو
جدول جو

معنی ارقال - جستجوی لغت در جدول جو

ارقال
(کُ لَهْ)
بشتاب و پویه رفتن شتر. (منتهی الأرب). پویه دویدن شتر. پوییدن اشتر. (تاج المصادربیهقی). پوئیدن شتر. (زوزنی). نوعی دویدن.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارسال
تصویر ارسال
فرستادن، رها کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارقام
تصویر ارقام
رقم، اجناس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اثقال
تصویر اثقال
بارها، سنگینی ها، جمع واژۀ ثقل، جمع واژۀ ثقل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارذال
تصویر ارذال
رذل ها، فرومایه ها، ناکس ها، پست ها، جمع واژۀ رذل
فرهنگ فارسی عمید
جمع رغل، سبزی ترشی ها درجای خودنهادن، بچه شیردادن، گمراه شدن، ریختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتقال
تصویر اتقال
بویناکاندن، بویناک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعقال
تصویر اعقال
خرد مند یافتن، به سایه رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسقال
تصویر اسقال
لاتینی تازی شده پیاز دشتی پیاز موش پیاز کوهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارمال
تصویر ارمال
چوبیست که بدارچین سیاه ماند و بوی خوش دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوقال
تصویر اوقال
جمع وقل، کندر دارها از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارفال
تصویر ارفال
خرامیدن، دامن کشان گذشتن، فروهشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارقاء
تصویر ارقاء
خشک کردن اشک، خشک کردن خوی، جمع رقیق بندگان مملوکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارقاد
تصویر ارقاد
شاخه خوابانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارقام
تصویر ارقام
جمع رقم، خطها، نوشته ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثقال
تصویر اثقال
گران کردن، گران شدن
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی شده از گیاهان برناک (برناک حنا) نوشته است که این واژه در زبان مغرب الاقصی گونه ای بادام کوهی است کرکم (زعفران) برناک بستن برناک نهادن ریش آغشتن، کرکم زدن کرکمظلایی (کرکم زعفران)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارسال
تصویر ارسال
فرستادن، گسیل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارجال
تصویر ارجال
فروگذاشتن، مولش دادن (مولش مهلت)، پیاده گردانیدن فرودکشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارحال
تصویر ارحال
شتر پروردن، رام کردن شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارذال
تصویر ارذال
جمع رذل فرومایگان ناکسان دونان خسیسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارذال
تصویر ارذال
((اَ ذَ یا ذِ))
جمع رذل، فرومایگان، ناکسان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارسال
تصویر ارسال
((اِ))
فرستادن، روانه ساختن، پیک فرستادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارقام
تصویر ارقام
جمع رقم، خط ها، نوشته ها، اجناس، مجموع چند بخش از کالا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارقاء
تصویر ارقاء
((اَ رِ قّ))
جمع رقیق، بندگان، مملوکان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارمال
تصویر ارمال
چوبی است شبیه به قرفه و دارچین، بسیار خوشبو که در هند و یمن نیز روید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اثقال
تصویر اثقال
((اَ))
جمع ثقل، ثقل، بارهای گران، گران بها، اسباب، اشیاء نفیس، چیزهای گرانبها، رخت های مسافر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اثقال
تصویر اثقال
((اِ))
گرانبار کردن، گرانبار شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارسال
تصویر ارسال
فرستادن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارسال
تصویر ارسال
Consignment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ارسال
تصویر ارسال
отправка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ارسال
تصویر ارسال
Sendung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ارسال
تصویر ارسال
відправка
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ارسال
تصویر ارسال
wysyłka
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ارسال
تصویر ارسال
发货
دیکشنری فارسی به چینی