معنی ارذال
- ارذال
- رذل ها، فرومایه ها، ناکس ها، پست ها، جمع واژۀ رذل
واژههای مرتبط با ارذال
ارذال
- ارذال
- جمع رذل فرومایگان ناکسان دونان خسیسان
ارذال
- ارذال
- جمع رذل، فرومایگان، ناکسان
ارذال
- ارذال
- جَمعِ واژۀ رَذل. فرومایگان. (غیاث اللغات). ناکسان. (مهذب الاسماء). دونان. خسیسان
ارذال
- ارذال
- ناکس و فرومایه گردانیدن کسی را. (منتهی الأرب). فرومایه کردن. (تاج المصادر بیهقی).
اجذال
- اجذال
- شادمان کردن شادماندن بیخ درخت، تنه های درخت، کنده های هیزم
ارذام
- ارذام
- لبریزشدن لب پر شدن
ارذاء
- ارذاء
- بیمار گرداندن
ارحال
- ارحال
- شتر پروردن، رام کردن شتر
ارجال
- ارجال
- فروگذاشتن، مولش دادن (مولش مهلت)، پیاده گردانیدن فرودکشیدن
