جدول جو
جدول جو

معنی ارذال

ارذال((اَ ذَ یا ذِ))
جمع رذل، فرومایگان، ناکسان
تصویری از ارذال
تصویر ارذال
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ارذال

ارذال

ارذال
جَمعِ واژۀ رَذل. فرومایگان. (غیاث اللغات). ناکسان. (مهذب الاسماء). دونان. خسیسان
لغت نامه دهخدا

ارذال

ارذال
ناکس و فرومایه گردانیدن کسی را. (منتهی الأرب). فرومایه کردن. (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا

اجذال

اجذال
شادمان کردن شادماندن بیخ درخت، تنه های درخت، کنده های هیزم
اجذال
فرهنگ لغت هوشیار

ارجال

ارجال
فروگذاشتن، مولش دادن (مولش مهلت)، پیاده گردانیدن فرودکشیدن
ارجال
فرهنگ لغت هوشیار