- احوج
- نیازمندتر
معنی احوج - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چاره گرتر
نزدیک تر به احتیاط
دلاور بی باک
سیه چشم آهو چشم، اورمزد (مشتری) سیاه چشم دارای چشمی مانند چشم آهو تمام سیاه آنکه سپیده چشم وی سخت سپید بود و سیاهی سخت سیاه: مونث حوراءجمع حور
گنهکار، فرزند نافرمانبردار فرزند نافرمان
جمع حاجت
درخشنده و روشن تابنده
بدخوی، زشت خوی
گول، دراز بالا، بی باک شوریده مغز کم خرد سبکسار
حاجت خواستن
پوست خراشید گی سوگند خورنده زن
لوچ، کسی که چشمش پیچیده باشد، کژبین، چپ چشم، چشم گشته، کج چشم، کج بین، گاج، گاژ، کاج، کاچ، کوچ، کلیک، کلاژ، کلاژه، کلاج، دوبین
ویژگی کسی که چشمان زیبا و سیاه دارد
گیاهی خشن و درشت، با گل های کبود و تخم های سیاه که در سنگلاخ ها می روید
کج، ناراست، بدخوی
نزدیک تر به احتیاط
طرف بالای هر چیز، بلند ترین نقطه
نیازمند شدن
بلندی، بالا، فراز، بلندترین نقطه، بالاترین درجه، در علم نجوم بلندترین درجۀ کوکب، در موسیقی بالاترین نقطۀ ارتفاع آواز، در موسیقی شعبه ای از گوشۀ عشاق، در موسیقی از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی
بلندی، طرف بالای هر چیز، بالاترین درجه ستاره، بلندترین حد آواز
Culmination
кульминация
Höhepunkt
кульмінація
kulminacja
culminação
culminazione
culminación
culmination