جایی است نزدیک احد به مدینه. کعب بن مالک انصاری در رثای حمزه بن عبدالمطلب گوید: بما صبروا تحت ظل اللواء لواءالرسول بذی الاضوج. (از معجم البلدان) ، فروتنی و تواضع و تسلیم شدگی، تفویض کردگی، متابعت، وفاداری، تعظیم و کرنش و اظهارکوچکی و بندگی. (ناظم الاطباء). رجوع به اطاعه و اطاعه شود، در تداول متدینان، بجا آوردن امر و ترک مطالب منهیه. اعلی درجۀ تکالیف بنی نوع بشرنسبت به خدای تعالی اطاعت است. (قاموس کتاب مقدس). - اطاعت داری، فرمانبری کردن. فرمانبرداری. فرمان بردن: باز آنک بچند کرت سلطان او را به اطاعت داری خوانده بود. (جهانگشای جوینی). رجوع به اطاعت و اطاعه و اطاعه و اطاعت کردن شود. - اطاعت داشتن، فرمان بردن. فرمان برداری. مطیع بودن. فرمانبری کردن. - اطاعت شدن، در تداول عامه: اطاعت می شود، بچشم. بر سر و چشم. برضا و رغبت. سمعاً و طاعهً. با کمال میل. از بن دندان. بطیب خاطر. از ته دل. از بن گوش. - اطاعت کردن، امتثال کردن. فرمانبری. اطاعت داری. فرمان بردن. فرمان بردار شدن. طاعت بردن. مطیع شدن. گردن نهادن. - اطاعتگری، امتثال و فرمانبرداری. (آنندراج). - ، متابعت ظلم و فرمان. - ، تواضع و فروتنی. (ناظم الاطباء). رجوع به اطاعت و اطاعت داری و اطاعت کردن شود. - اطاعت نمودن، امتثال نمودن. فرمانبری کردن. اطاعت کردن. رجوع به مجموعۀ مترادفات ص 43، و اطاعت کردن و اطاعت شود