جدول جو
جدول جو

معنی اجهاد - جستجوی لغت در جدول جو

اجهاد(شی وَ / وِ زَ)
رنجانیدن. (زوزنی). برنجانیدن. (تاج المصادر).
لغت نامه دهخدا
اجهاد
رنجانیدن، احتیاط کردن
تصویری از اجهاد
تصویر اجهاد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اجهار
تصویر اجهار
بلند کردن آواز هنگام خواندن چیزی، آشکارا کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجداد
تصویر اجداد
جدها، نیاکان، پدربزرگها، جمع واژۀ جد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشهاد
تصویر اشهاد
گواه آوردن، گواه گردانیدن، گواه گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجساد
تصویر اجساد
جسدها، لاشه ها، جمع واژۀ جسد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجناد
تصویر اجناد
جندها، لشگرها، جمع واژۀ جند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجیاد
تصویر اجیاد
جیدها، گردنها، جمع واژۀ جید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ازهاد
تصویر ازهاد
اندازه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهجاد
تصویر اهجاد
خفتن، خوابانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انهاد
تصویر انهاد
بر آمدن پستان، بزرگ شمردن، لبریزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امهاد
تصویر امهاد
جمع مهد، زمین هموار زمین های بلند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الهاد
تصویر الهاد
ستم و جور کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشهاد
تصویر اشهاد
جمع شاهد، گواه وادای شهادت کننده، علناً و آشکارا، در چشم گواهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسهاد
تصویر اسهاد
بیدار کردن، یکباره زاییدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجهاز
تصویر اجهاز
خسته کشی خسته را کشتن زبون کشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجناد
تصویر اجناد
جمع جند، از پارسی گندها سپاهان لشکرها، جمع جند. لشکرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجداد
تصویر اجداد
جد، نیاکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجحاد
تصویر اجحاد
نیازمندی، نابالندگی درگیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتهاد
تصویر اجتهاد
تجاهد، جهد کردن، کوشیدن، کوشش، سعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجهار
تصویر اجهار
آشکار کردن سخن بازگفتن اظهار، آشکار کردن سخن بلند کردن آواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجهاء
تصویر اجهاء
ابرگشادگی باز شدن ابر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجهاش
تصویر اجهاش
زاریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجواد
تصویر اجواد
جمع جواد، بخشندگان جوانمردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجماد
تصویر اجماد
جمع جمد، جاهای بلند وسخت گریوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجلاد
تصویر اجلاد
جمع جلد، پوست ها پوسته ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجساد
تصویر اجساد
جمع جسد، بدنها، جسمها، تن ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجیاد
تصویر اجیاد
جمع جید، گردن ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجهار
تصویر اجهار
((اِ))
آشکار کردن سخن، بلند کردن آواز، با صدای بلند چیزی را خواندن، آشکار کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجناد
تصویر اجناد
جمع جند، لشکرها، سپاهیان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجساد
تصویر اجساد
جمع جسد، بدن ها، تن ها، جسم ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجداد
تصویر اجداد
جمع جد، نیاکان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجتهاد
تصویر اجتهاد
کوشش، استادی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اجداد
تصویر اجداد
نیاکان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اجساد
تصویر اجساد
پیکرها
فرهنگ واژه فارسی سره