معنی اجهار
اجهار
بلند کردن آواز هنگام خواندن چیزی، آشکارا کردن
تصویر اجهار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اجهار
اجهار
اجهار
آشکار کردن سخن بازگفتن اظهار، آشکار کردن سخن بلند کردن آواز
فرهنگ لغت هوشیار
اجهار
اجهار
آشکار کردن سخن، بلند کردن آواز، با صدای بلند چیزی را خواندن، آشکار کردن
فرهنگ فارسی معین
اجهار
اجهار
اظهار. (غیاث).
لغت نامه دهخدا
اجرار
اجرار
نیزه زدن
فرهنگ لغت هوشیار
اجدار
اجدار
جمع جدر، گره های گوشتی ها، زگیل
فرهنگ لغت هوشیار
اجحار
اجحار
جمع حجر، لانه ها، کنام ها
فرهنگ لغت هوشیار
اجتهار
اجتهار
بی پرده دیدن دیدار یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
اجبار
اجبار
کسی را به کاری به زور واداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
اجهاد
اجهاد
رنجانیدن، احتیاط کردن
فرهنگ لغت هوشیار