جدول جو
جدول جو

معنی اشهاد

اشهاد
گواه آوردن، گواه گردانیدن، گواه گرفتن
تصویری از اشهاد
تصویر اشهاد
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اشهاد

اشهاد

اشهاد
جمع شاهد، گواه وادای شهادت کننده، علناً و آشکارا، در چشم گواهان
اشهاد
فرهنگ لغت هوشیار

اشهاد

اشهاد
گواه گرفتن. گواه گردانیدن، گواه آوردن، در فقه حضور دو گواه عادل در طلاق و گوش دادن آنان به صیغه طلاق
اشهاد
فرهنگ فارسی معین

اشهاد

اشهاد
حاضر کردن. (ترجمان علامۀ جرجانی ص 13) (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (مؤیدالفضلا). حاضر گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج). احضار کردن کسی را. (از المنجد).
لغت نامه دهخدا

اشهاد

اشهاد
جج ِ شاهد، بمعنی گواه و اداء شهادت کننده. (از منتهی الارب).
- علی رؤس الاشهاد، بر سر جمع. در حضور گواهان بسیار. علناً و آشکارا. در چشم گواهان
لغت نامه دهخدا

اشتاد

اشتاد
روز بیست وهشتم هر ماه شمسی است وروز نیکی میباشد، در این روز صدقه دادن وجامه پوشیدن وحاجت خواستن مورد قبول است
فرهنگ لغت هوشیار