جدول جو
جدول جو

معنی יעילות - جستجوی لغت در جدول جو

יעילות
اثر بخشی، بهره وری، مؤثّر بودن، کارایی، بازدهی
دیکشنری عبری به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نفرت انگیزی، منزجر کننده
دیکشنری عبری به فارسی
کارآمد، مؤثّر
دیکشنری عبری به فارسی
صعود کردن، هزینه، سوار شدن، هزینه داشتن، شروع کردن، جوش و خروش پیدا کردن
دیکشنری عبری به فارسی
عیب، تحریف، بدشکلی
دیکشنری عبری به فارسی
کاهلی، تنبلی
دیکشنری عبری به فارسی
مالکیّت
دیکشنری عبری به فارسی
آسیب زدن، تغییر شکل دادن، تاب برداشتن، تحریف کردن
دیکشنری عبری به فارسی
خواب آلودگی، خستگی، خستگی پذیری
دیکشنری عبری به فارسی
قابلیّت قبول، قابل قبول بودن
دیکشنری عبری به فارسی
شایعه، شایعات
دیکشنری عبری به فارسی
سبکبالی، سبکی
دیکشنری عبری به فارسی
توانایی ها، نوه
دیکشنری عبری به فارسی
به طور کارآمد، به طور مؤثّر
دیکشنری عبری به فارسی
استحکام، ثبات
دیکشنری عبری به فارسی
کاربرد، قابل اجرا بودن
دیکشنری عبری به فارسی
شبانه، در شب ها
دیکشنری عبری به فارسی
به طور بیکاری، تنبلی
دیکشنری عبری به فارسی
غرور، تکبّر، اعتماد به نفس کاذب، استبداد
دیکشنری عبری به فارسی
قابل خوردن بودن، خوراکی بودن
دیکشنری عبری به فارسی
نجابت، اشرافیّت
دیکشنری عبری به فارسی
سیّالیت، نقدینگی
دیکشنری عبری به فارسی
دلپذیری، خوشایند
دیکشنری عبری به فارسی
فعّالیّت
دیکشنری عبری به فارسی
هزینه
دیکشنری عبری به فارسی