upadać به زمین افتادن، به زودی، زمین خوردن، تلو تلو خوردن، افتادن، سقوط ادامه... بِه زَمین اُفتادَن، بِه زودی، زَمین خُوردَن، تِلو تِلو خُوردَن، اُفتادَن، سُقوط دیکشنری لهستانی به فارسی