معنی satir - جستجوی لغت در جدول جو
satir
طنزآمیز، طنز
ادامه...
طَنزآمیز، طَنز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
satirista
طنز نویس، طنزپرداز
ادامه...
طَنز نِویس، طَنزپَرداز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
secara satiris
به طور طنزآمیز، به طنز
ادامه...
بِه طُورِ طَنزآمیز، بِه طَنز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
de manière satirique
به طور طنزآمیز، به صورت طنز
ادامه...
بِه طُورِ طَنزآمیز، بِه صورَتِ طَنز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
satiricus
طنز نویس، طنزپرداز
ادامه...
طَنز نِویس، طَنزپَرداز
دیکشنری هلندی به فارسی
satirisch
طنزآمیز، طنز، به طور طنزآمیز
ادامه...
طَنزآمیز، طَنز، بِه طُورِ طَنزآمیز
دیکشنری هلندی به فارسی
satirisch
به طور طنزآمیز، طنز، طنزآمیز
ادامه...
بِه طُورِ طَنزآمیز، طَنز، طَنزآمیز
دیکشنری آلمانی به فارسی
satiris
طنز نویس، طنز
ادامه...
طَنز نِویس، طَنز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
satirico
طنز نویس، طنز، طنزآمیز
ادامه...
طَنز نِویس، طَنز، طَنزآمیز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
satirista
طنز نویس، طنزپرداز
ادامه...
طَنز نِویس، طَنزپَرداز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
satirique
طنزآمیز، طنز
ادامه...
طَنزآمیز، طَنز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
satire
طنز
ادامه...
طَنز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
satiriste
طنز نویس، طنزپرداز
ادامه...
طَنز نِویس، طَنزپَرداز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sair
خارج شدن، بیرون رفتن، عمل کردن
ادامه...
خارِج شُدَن، بیرون رَفتَن، عَمَل کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
satin
ساتن مانند، ساتن
ادامه...
ساتَن مانَند، ساتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
latir
ناله کردن، پارس کردن
ادامه...
نالِه کَردَن، پارس کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
salir
خارج شدن، برو بیرون، عمل کردن
ادامه...
خارِج شُدَن، بِرو بیرون، عَمَل کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
batir
چرخاندن، شکستن، هم زدن
ادامه...
چَرخاندَن، شِکَستَن، هَم زَدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
salir
آلودگی کردن، کثیف، آلوده کردن
ادامه...
آلودِگی کَردَن، کَثیف، آلودِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
satire
طنز
ادامه...
طَنز
دیکشنری هلندی به فارسی
satira
طنز
ادامه...
طَنز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
in modo satirico
به طور طنزآمیز، به طنز
ادامه...
بِه طُورِ طَنزآمیز، بِه طَنز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی