معنی oindre - جستجوی لغت در جدول جو
oindre
مقدّس کردن، مسح کردن
ادامه...
مُقَدَّس کَردَن، مَسح کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
minore
کمتر، جزئی
ادامه...
کَمتَر، جُزئی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rejoindre
پیوستن، ملحق شدن، دوباره پیوستن
ادامه...
پِیوَستَن، مُلحَق شُدَن، دُوبارِه پِیوَستَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
onore
افتخار
ادامه...
اِفتِخار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ordre
نظم، سفارش دهید
ادامه...
نَظم، سِفارِش دَهید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
minder
کم، کمتر
ادامه...
کَم، کَمتَر
دیکشنری هلندی به فارسی
Hinder
مانع شدن، مانع
ادامه...
مانِع شُدَن، مانِع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
finire
پایان دادن، تمام کردن
ادامه...
پایان دادَن، تَمام کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
minare
تضعیف کردن
ادامه...
تَضعیف کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
peindre
رنگ کردن، نقّاشی کردن
ادامه...
رَنگ کَردَن، نَقّاشی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
moindre
کمتر
ادامه...
کَمتَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pendre
آویزان بودن، آویزان کردن
ادامه...
آویزان بودَن، آویزان کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
feindre
تظاهر کردن، تظاهر کن
ادامه...
تَظَاهُر کَردَن، تَظَاهُر کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tondre
بریدن، چمن زنی
ادامه...
بُریدَن، چَمَن زَنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vendre
فروختن، فروش
ادامه...
فُروختَن، فُروش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tendre
لطیف بودن، مناقصه، نرم
ادامه...
لَطیف بودَن، مُناقِصِه، نَرم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
teindre
رنگ کردن
ادامه...
رَنگ کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rendre
ارائه دادن، پس دادن
ادامه...
اِرائِه دادَن، پَس دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fondre
ذوب شدن، ذوب شود
ادامه...
ذُوب شُدَن، ذُوب شَوَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
le moindre
کمترین
ادامه...
کَمتَرین
دیکشنری فرانسوی به فارسی