جدول جو
جدول جو

معنی mieszać - جستجوی لغت در جدول جو

mieszać
مخلوط کردن، اجازه ورود، هم زدن، ضرب و شتم، چرخاندن، گردش کند، به هم ریختن، وضعیت دشوار، یادآوری کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آشفته کردن، کرک
دیکشنری لهستانی به فارسی
آویزان شدن، تعلیق کند
دیکشنری لهستانی به فارسی
خانه داشتن، خائن، ساکن شدن، ساکسیفونیست، سکونت داشتن، قابل سکونت
دیکشنری لهستانی به فارسی
مخلوط، مخلوط کردن، متنوّع، مختلف
دیکشنری لهستانی به فارسی
اندازه گرفتن، اندازه گیری، اندازه کردن، اندازه گیری کردن، نصب شده
دیکشنری لهستانی به فارسی