ترجمه wieszać به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wieszać
mieszać
- mieszać
- مَخلوط کَردَن، اِجازِه وُرُود، هَم زَدَن، ضَرب و شَتم، چَرخاندَن، گَردِش کُنَد، بِه هَم ریختَن، وَضعِیَت دُشوار، یادآوَری کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
mieszkać
- mieszkać
- خانِه داشتَن، خائِن، ساکِن شُدَن، ساکسیفونیست، سُکونَت داشتَن، قابِلِ سُکونَت
دیکشنری لهستانی به فارسی